برنامه جلايي‌پور براي فرار از كشور و الحاق به مهدي هاشمي در لندن

تلاش براي اعمال نفوذ بر پرونده محمدرضا جلايي‌پور از نيروهاي مهدي هاشمي در ستاد پويش ميرحسين موسوي كه نقش مؤثري در ترغيب هواداران موسوي و خاتمي به تجمعات اخلال‌گرانه در خيابان‌ها داشت، در جريان است و وي قصد دارد در صورت قطعيت تبرئه نشدنش از كشور به مقصد انگليس فرار كند و به مهدي هاشمي در آكسفورد لندن بپيوندد.

به گزارش رجانيوز، جلايي‌پور در حالي كه 27 خرداد ماه 88 در حال خروج از كشور به مقصد انگليس بود، در فرودگاه بازداشت و پاسپورتش توقيف شد.

علی رغم اعترافات قابل توجه جلايي‌پور در مورد نقش خود و برخي افراد ديگر در جریان‌هاي پشت پرده فتنه 88، با تلاش‌های فراوان و نفوذ پدرش در دستگاه‌های مختلف، او در در شهريور ماه آزاد شد.

پس از آزادی از زندان، محمدرضا جلایی‌پور با دعوت از تعدادی از محکومان جریان فتنه و عناصری از گروه‌های اپوزیسیونی و ملی مذهبی و... و ترتیب دادن جلسات مخفی، فعالیت‌های غیرقانونی خود را ادامه داد که مجدداً در یک جلسه محفلی بازداشت شد.

وي که به‌دنبال آزادی از زندان و توصیه های دوستان پدرش شرایط را برای تداوم فعالیت های ضدانقلابی‌اش مساعد می دید، به فعالیت های زیرزمینی خود با شرکت در تجمعات فتنه گران در ایام مختلف به‌خصوص فوت منتظری و ارتباط با سران فتنه ادامه داد تا اینکه برای بار سوم در خرداد 89 بازداشت و حدود دو ماه بعد با قید وثیقه آزاد شد.

تلاش حميدرضا جلايي‌پور (پدر) برای تأثیرگذاری روی پرونده محمدرضا جلایی پور هم چنان ادامه دارد و گویا قصد دارند در صورت قطعيت تبرئه نشدنش، وي را از کشور به مقصد ميزبان اصلي فتنه‌گران؛ انگليس فراری داده و او را در آکسفورد به مهدی هاشمی ملحق كنند.

مسئوليت ستاد پويش موسوي بر عهده جلايي‌پور بود كه مهدي هاشمي امكانات رايانه‌اي مجهزي را در اختيار وي قرار داده بود.

موسوی خودکشی کرد!؟+فیلم

 

جنازه متحرک به حرف امده است؟!

اخيرا خاتمي معروف به مرد نقاب دار فتنه صحبت هايي را در جمعي موسوم به نيروهاي رسانه بيان كرده استكه با اندكي تامل در صحبت هاي وي كه در غالب آسيب شناسي اصلاحات بيان شده است مي توان به نكات جالب توجهي را دست پيدا كرد.

معرفي خود به عنوان پدر جامعه اصلاحات، ضد و نقيض بودن صحبت ها ، سعي در پوشاندن نقش خود در انتخابات 88  وحضور وي به عنوان يكي از مهمترين عوامل پشت پرده و تاثير گذار فتنه سال گذشته در بيان وي نمايان است.

خاتمي در ابتدا منحل شدن احزاب مشاركت و مجاهدين انقلاب را به دليل افعال راديكالي از سوي اين جريان بي اهميت جلوه داد ولي در پايان صحبت هايش گفت با احيا شدن اصلاحات اين احزاب ميتوانند به فعاليت خود ادامه بدهند.

وي در حالي اين احزاب را راديكال ميخواند كه پشتيباني خود را در تمام زمينه ها بالاخص در حوزه دانشجويي از انها فراموش كرده است.

اعتراف به عناد و دشمني جبهه اصلاحات در فتنه 88 كه نهايتا منجر به اين شد كه جبهه اصلاحات در كمايي مرگبار فرو رود.

خاتمي كه سعي كرد موسوي و كروبي را عاملي اصلي شكست و به انحراف كشيده شدن اصلاحات و جنبش سبزمعرفي كند در اين راستا گفت:

((اينكه من مقصر بودم يا موسوي يا كروبي چه دردي را دوا ميكند من نظر شخصي ام ان است كه جنبش سبز با شكست مواجه شده و به انحراف كشيده سده استو سران ان هم مقصرهستند.))

وي در ادامه صحبتهايش با توجه به مصاحبه اخير رهنورد با سايت كلمه درخصوص سوءاستفاده از موسوي در انتخابات براي بيان عقايد شخصي خودش كنايه اي بسيار دردناك به موسوي زد و گفت:بن بستي كه كه گريبانگير اصلاحات شده استزنانه كردن عالم سياست و اقدامات خوشايند اجنبي(روند بيانيه ها و مصاحبه هاي موسوي و كروبي براي خبر سازي رسانه هاي بيگانه)خواند

خاتمي كه از ابتداي صحبت هايش سعي كرد خود فردي معتدل و غير راديكال معرفي كند در پايان صحبتهاي خود را با اين جمله تمام كرد:

((با توجه به ناكارامدي دولت دهم و فساد اقتصادي حاكم بر ان اميد است اصلاحات از كما بيرون بيايد))

با همه اين تفاسير بايد گفت كه آقاي خاتمي شما نبايد ملت ايران را مردمي ناآگاه بدانيد زيرا حافظه تاريخي مردم به اين سادگي ها پاك نميشود.افرادي همانند شما نه تنها به كماي سياسي رفته ايد بلكه با دشمني علني با ولايت فقيه و اصول نظام در گورستان ذهن ايرانيان آرميده ايد

پرونده ارتباطات پنهاني هاشمي

پرونده ارتباطات پنهاني هاشمي با بيگانگان از سال 73 در وزارت اطلاعات تشكيل شد

نماينده دنا و بوير احمد در مجلس با تاكيد بر اينكه دستگاه قضايي بايد بدون هيچ ملاحظه‌اي به جرم مهدي هاشمي رسيدگي كند، گفت: از حدود سال‌هاي 72 و 73 پرونده وي مبني بر ارتباط با بيگانگان در وزارت اطلاعات تشكيل شده است.

ادامه نوشته

هاشمی = تمام روحانیت؟!

مانور تبلیغلتی بر روی مناظرات انتخابات ۸۸و بخصوص صحبت هایی که رئیس جمهور در خصوص حمایت اقای هاشمی از بقیه کاندیداها و بیان تخلفات برخی نزدیکان اقای هاشمی مسئله ای است که هنوز در رگهای سایت رسمی اقای هاشمی در جریان است.

در اخرین مطلی که در این خصوص در سایت اقای هاشمی منتشر شدصحبت های رئس جمهور را علیه اتهامات وارده به برخی جریانات وابسته به اقای هاشمی ((القا ناکارامدی روحانیت در اداره سی ساله انقلاب خطاب شد))

حال ان سوال مطرح می شود که که جناب اقای هاشمی آیا اتهانات وارده به فرزند شما مهدی که با خروجش از کشور ابهامات فراوانی را در پی داشت ناکارامدی روحانیت است؟

یا اینکه حمایت مستقیم شما از افرادی که امروز سران فتنه خوانده میشوندو منفور ملت ایرن هستندالقاء ناکارامدی روحانیت است؟

این مغالته ها چه معانی ای برای مخاطبین سایت شما به همراه دارد؟

شرح مطالب شما در این خصوص تا به خال چندین بار منتشر شده است و فقط تیتر ان تغییر کرده است.

مطلب همان است اما این تفاسیر به رای چه مفهومی دارد؟

ایا مطالبی که از سایت شما منتشر میشود مطابق خواسته های شاست؟

ایا سایت شما که امروز به بنگاه روانی حمله به سران نظام و بالاخص دولت تبدیل شده است تعطیلی ندارد؟

واقعا هيچ چيزي را نميتوان پنهان كرد؟

هاشمي رفسنجاني در ديدار با گروهي از اساتيد دانشگاههاي كشور اشاره كرده است كه هيچ خبر يار نميتوان از مردم مخفي نگه داشت.

نكات بسيار جالبي دراين اظهار نظر وي نهفته است من جمله موارد ازين دست:

۱ـ در دوره رياست جمهوري اقاي هاشمي رفسنجاني چرا كمترين ميزان اطلاع رساني به مردم انجام ميشد و حتي ساده ترين امور محرمانه ترين امور بودند و كسي حق اظهار نظر و تفحص درباره مسائل مختلف كشور را نداشت و اگر هم به خود اجازه ميداد فورا با مشت آهنين پاسخ دريافت ميكرد.

۲ـ دردوره رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني چرا نشريات مستقل تقريبا وجود نداشتند و همه بايد مدح و منقبت گو بودند و صداي مخالف آنهم اندك مخالفتي بشدت سركوب ميشد و اصولا چند يادداشت در نقد آقاي هاشمي دراين دوره نوشته شده است و چرا امار و ميزاني ازين يادداشتها در دست نيست، همين وضعيت را ايا ميتوان با دوران احمدي نژاد در خصوص انتقادها مقايسه كرد؟ و آيا اين مقايسه در زمينه اينكه واقعا بدانيم حق مردم در دانستن چيست و چه كسي واقعا آنرا رعايت كرده مهم نيست؟

۳ـ اگر دانستن حق مردم است و هيچ چيزي را نميتوان از ديد مردم مخفي كرد جناب رفسنجاني چرا درباره برادرشان توضيح نميدهند كه كجا و مشغول چه كارهايي هستند؟ چرا يكبار نشد در برابر اتهامات متعدد اعضاي خانواده شان در زمينه مفاسد اقتصادي واكنش فعالانه و منطقي نشان دهند كه اين اتهامات كه كاملا هم روشن است بالاخره صحت دارد يا نه و چرا در خصوص اظهارات سخيف مهدي هاشمي در مصاحبه به يو اس اي تودي در دو سال قبل سكوت اختيار كردند انگاهي كه اين رسانه به نقل از فرزند او نوشت قصد تحديد قدرت رهبري در كشور را دارند(آرزويي كه قطعا به گور خواهند برد و با آناني كه در سر مي پرورانند دفن خواهد شد).

واقعا دانستن حق مردم هست ؟ اگر هست چرا پاسخي ندارند براي كسانيكه ولي نعمتان اصلي انقلاب هستند.

کازینویی شدن فتنه

دانشجوی کارگردانی ازکازینوهای فرانسه سردرآورد

 بنابر گزارش منابع اگاه آقای ا.م یکی ازاعضای خانواده هزارفامیل که مثلا برای تحصیل در رشته کارگردانی به کشورفرانسه رفته است ،به دلیل حضورمستمرش درکازینوهای فرانسه وباخت های پی درپی دربازی های قمار،مبادرت ازدزدی ازملکه مشهور فتنه که چندی قبل با اهداف نامعلوم به آن کشورسفرنموده بود،کرده است.

این درحالی است که خانواده این آقای دانشجو از بیشترین حمایت ها و رانت ها در دوران سازندگی برخوردار بوده و دارای اموال وسرمایه فراوانی در ایران هستند ولی خرج بالای این فرزند خلف طایفه تکاپوی هزینه هایش رانداده ووی را ناگزیر به سرقت ازاین ملکه فتنه جو نموده است.

حال باید به این خانم ملکه برای وجود چنین افرادی درطایفه اش تبریک گفته و عنوان نموده که " خود کرده را تدبیرنیست"

اقاي كروبي شما هم مرده ايد؟!

این روزها که هیچ کس حتی دوستان نزدیک سراغ شیخ نمیروند شاهد این هستیم که وی برای پیدا کردن گوشی که به توهمات وی گوش دهد به جاهای مختلف میرود که اینبار قرعه به نام خانواده های اشوب پرور افتاد که جایگاهی مانند وی در جامعه دارند.

کروبی در دیدار با خانواده های تعدادی از اشوبگران فتنه ۸۸که این روزها دوران ندامت خود را در زندان طی میکنند جملاتی گفت که چکیده ان این بود که چرا هنوز از جنبش مرده سبز حرف میزنید؟

من جوابی که به ذهنم رسید و مطمئنم حرف خیلی از افراد است این است که:

جناب اقای شیخ فتنه ای که شما با پشتوانه واهی دشمنان نظام به پا کردید،حق و باطلي كه با هم مخلوط كرديد،غبار مسمومي كه خيلي از افراد ناآگاه و بي بصيرت را الوده كرد نياز به شفاف سازي ندارد؟

البته روندي كه در بين سران فتنه و حاميان انها در اثر جنگ براي قدرت صورت گرفت خيلي از مسائل پشت پرده را روشن كرد.

اقاي كروبي شما و ديگر سران فتنه انچنان بر سر قدرت حرص داشتيد كه كارتان به جايي رسيد كه نزاع دروني شما بر همگان اشكار شد.

((خداوند روزي مكر مكارها را نمايان ميكند)) و اين روزها روز زسوايي  شماست.

شما شمشير دشمني با ولايت را تيز ميكرديد در حالي كه ولايت هديه خداوند به بندگان است،و امروز اين حال  و روز شماست،شما مطرود همانهايي شديد كه به انها تكيه زده بوديد.

از خاتمي و موسوي چه خبر چرا به شما سر نميزنند؟چرا در جلساتشان شما را دعوت نميكنند؟

امروز حرفهاي شما در سايت هاي  تعدادي ضد انقلاب، جيره خوار صهيونيسم ،منتشر ميشود گه خوانندگان اين سايت ها تعدادي از همين قماش اند.

اقاي كروبي نه تنها جنبش سبز مرده است بلكه شما هم مرده سياسي به حساب مي اييد.....

از شیخ جاهل چه خبر؟

 

واکسیناسیون جمهوری اسلامی در برابر میکروب‌های سیاسی

میکروب‌های سیاسی

ميكروب هاي سياسي

برجسته‌سازی "میکروب‌های سیاسی"

رسانه‌های بیگانه در پخش سخنان رهبر انقلاب در اجتماع باشکوه مردمی تنها به آن بخش از سخنان ایشان بسنده کردند که ایشان حضور 40 میلیونی ملت در انتخابات سال گذشته‌ی ریاست‌جمهوری را رفراندومی ملی در ابراز وفاداری و اعتماد به نظام اسلامی خواندند. آنها از سوی دیگر این بخش از خبر را که در آن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پایداری و هوشیاری مردم در مقابل فتنه‌ی 88 را موجب واکسینه ‌شدن کشور و مردم در مقابل میکروب‌های سیاسی و اجتماعی خوانده بودند، به عنوان بخش برجسته‌ی خبر منتشر کردند.

ادامه نوشته

تاسف براي مولوي عبدالحميد

علیرغم این که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه مسجد مکی زاهدان طی سالیان گذشته گاهی اوقات علیه اسرائیل وصهیونیست هاموضعگیری می کرد وآنها را محکوم و ازفلسطین دفاع می نمود،لکن طی سه سال اخیربرای حضور در کنفرانس گفتگوی ادیان درقطر که به شرکت خاخام های صهیونیست ودست اندرکاران آشکاروپنهان اسرائیلی برگزارمی شود تلاش های فراوانی نموده است.

این کنفرانس توسط علماء سرشناس اهل سنت مانندشیخ یوسف قرضاوی مقیم کشورقطرتحریم گردیده اما مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی ازاین که نتوانسته است برای شرکت درکنفرانس مذکور به قطر مسافرت نماید درسایت سنی آن لاین وابسته به حوزه مکی اظهارتاسف نموده است!!

آقای مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی برای نرفتن به کنفرانس قطر تاسف نخورید تلاش برای نشستن درکنارصهیونیست ها و خاخام ها جای تاسف دارد!!! 

بازگشت به آغوش ارباب

فاطمه خاتمی دختر محمدرضا خاتمی و همسرش علیرضا خرازی فرزند صادق خرازی که مدتی پیش برای تحصیل در انگلستان اقامت داشتند. اخیراً برای ادامه تحصیل عازم اسپانیا شده و در این کشور اقامت گزیده‌اند.

   براساس گزارش‌ها، سایر فرزندان صادق خرازی مشاور بین‌الملل سید محمد خاتمی نیز در انگلستان اقامت دارند.

نرگس خاتمی یکی از دختران سید محمد خاتمی در انگلستان زندگی می‌کند، دختر دیگرش لیلا خانم نیز مقیم ایالات متحده هستند.

سید حسین خاتمی فرزند علی خاتمی نیز به همراه همسرش هم‌اکنون در انگلستان سکنی گزیده و به شدت مشغول تحصیل دانش هستند.

تحصیل و سکونت فرزندان برخی از عناصر اصلی جریان فتنه که تبدیل به یک رویه معمول گردیده است. محمل و پوشش مناسب برای تردد عناصر مذکور به این کشورها و برقراری تماس و ارتباط‌ با عناصر مسئله‌دار می‌باشد.

هم‌چنین سکونت و تحصیل فرزندان این افراد در محیط‌های مذکور زمینه‌ساز تأثیرپذیری هر چه بیشتر آنان و خانواده‌هایشان از تبلیغات مسموم دشمنان جمهوری اسلامی می‌گردد

ابراز ندامت شديد يك اصلاح طلب درايلام

آقاي محمد رضا شيربند که در سال 75 تا 80 در مقطع ليسانس در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي تهران مشغول تحصيل بوده و از افراطيون اصلاح طلب استان ايلام محسوب می‌شد و پيش از اين  موضعگيري‌هاي تندي نسبت به عملكرد مسئولان نظام و مذهب شيعه داشته است، در نامه‌اي نسبت به اقدامات خود در گذشته اظهار ندامت و پشيماني كرده است.

     متن نامه: "اعتراف به حقيقت هميشه انسان را سبك و راحت مي‌كند و نه تنها ممكن است كه براي ديگران مايه عبرت و هدايت گردد بلكه در تصحيح مسير آينده خود شخص نيز تأثير بسزايي دارد . سرگذشت كسي كه به اميد كسب علم و دانش خانه و كاشانه خود را پشت سرگذاشته و راهي شهر ديگري مي‌شود اما در اين مسير به خاطر حوداثي ناخواسته از مسير اصلي خود جدا گشته و اسير برنامه‌ها ونقشه‌هاي پشت پرده و جنگ‌هاي قدرت عده‌اي مي‌گردد ، داستان من و دانشگاه رفتن من است كه قصد دارم به عنوان اعتراف به حقيقت و بيان پشيماني بازگو كنم . اجبار اين موضوع ممكن است خالي از اصول رايج در نوشته‌هاي روزنامه‌اي باشد اما چيزي كه براي خودم اهميت دارد اصل موضوع است و كلمات و جملات برايم مهم نيستند . به چيزي كه ايمان دارم خواهم رسيد و آن چيزي نيست جز ارتقاء سطح علمي خود تا هم براي خودم مفيد باشد و هم توانايي كمك به ديگران را داشته باشم . كشورم در حال شكوفايي است ، انقلاب تحكيم شده و رهبري مقتدر كشور ناظر ماست ، دانشجويان را دوست دارد و تشويق مي كند و من اكنون دانشجو هستم . قبول ندارم كه جنگ ما را تضعيف كرده و ناتوان هستيم ، بلكه با دلي پراميد به نداي ملكوتي رهبر كه همه را به حركت و كوشش فرا مي‌خواند ، گوش مي دهم و سعي مي‌كنم كه من هم حركتي بكنم اين رويايي من در سال‌هاي منتهي به سال 1375 بود كه آخرين سال دانش آموزيم بود. در سال 1375 با رتبه‌اي خوب در امتحان ورودي دانشگاه قبول شدم . پشت سرم خانه‌ام بود و شهرم ايلام . هر دو محروم و نيازمند من و روبرويم تهران بود و اميدو آرزو و آينده ، قصد من دانش اندوزي بود و حركت در مسيري كه مردم  ولايت مدار شهر محرومم را ياري دهد اما از بازي‌هاي روزگار خبر نداشتم. متأسفانه در حالي كه بايد همه هوش و حواس من و دوستانم معطوف به درس و تحصيل مي‌شد ، حوادث موسوم به دوم خرداد و جريانات بعد از آن پيش آمد . قصد پرداختن به جزئيات آن دوره را ندارم كه بارها و بارها شنيده‌ايم اما مي‌گويم كه در آن دوره جرياناتي فتنه انگيز با سوء استفاده از احساسات دانشجوياني شهرستاني و درگير كردن آنها در تجمعاتي بي خير و اثر و سخنراني‌ها و حرافي‌هاي بي ثمر در حالي كه دنبال منافع شخصي خود و هم مسلكي‌هايشان بودند باعث شدن تا امثال من در تشخيصي درست از نادرست دچار اشتباه شده و در حالي كه دل در گرو مملكت و مردم آن داشتيم از مسير اصلي خود دور افتاده و نتوانيم وظيفه‌اي را كه در قبال امام و رهبر و شهداء عزيزمان داشتيم به درستي انجام دهيم و درگير مسائل و مشكلاتي شويم كه اكنون بعد از گذشت چندين سال كه بارها و بارها پيش خود به اشتباه بودنشان اعتراف كردم تصميم گرفتم آن را صادقانه در محضر عموم مردم شريف بيان كنم و اعلام كنم . به عنوان كسي كه سالها در ميان دوستان وآشنايان به عنوان فردي اصلاح طلب و دوم خردادي شهرت داشتم اعتراف مي‌كنم اين مسيري اشتباه بود كه به زيان مصالح عاليه مملكت بود و در عين حال من و امثال من سالهاست در دامهاي خود ساخته‌مان از درس و تحصيل و خدمت به كشور محروميم. اعلام مي‌كنم كه ولي فقيه حافظ اين مملكت است و مردمي كه دل در گروه اسلام و ولايت فقيه دارند با اين حركت‌ها ذره‌اي از عشق و علاقه شان كم نشده و من نيز مي‌خواهم كه همچون كسي كه دلش با اين سيل خروشان بوده و به اجبار و خطا از آنها فاصله گرفته است با حركت هماهنگ آنها در راستاي خدمت به نظام و حكومت اسلامي همراه شوم . با اين وجود كه در برهه‌اي از تحصيلم گرفتار جرياناتي بي‌حاصل و كشمكش‌هاي حزبي و خود ساخته گرديده و نتوانستم آنچنان كه بايد و شايد سربازي براي رهبرم باشم طلب عفو براي اين سهو كرده و از همه جريانات تبري مي‌جويم.

آرزو مي‌كنم اقتدار و بالندگي كنوني كشور كه دوست و دشمن به آن معترف است ، مستدام بوده و من هم افتخار همراهي و كمك بيشتر در اين حركت غرور آفرين را داشته باشم . آرزو مي‌كنم و تقاضا دارم موانعي كه مقصر اصلي آن خودم بوده‌ام ، از پيش پايم برداشته شود تا من هم به سهم خودم كمكي در تحكيم و پيشرفت نظام ولايي و اسلامي ايران عزيز داشته باشم.